محمد بن اسحاق گفت:پس از رسول خدا (ص ) هیچکس از حیث آبرو و بلندی قدر به حسن بن علی نرسید
بر در خانه فرش می گستردند و چون از خانه بیرون می آمد و آنجا می نشست راه بسته میشد وبه احترام او کسی از برابرش عبور نمکیرد وا و چون میفهمید برمیخاست وبه خانه میرفت وآنگاه مردم رفت وآمد میکردند
در راه مکه از مرکبش فرود آمد و پیاده به راه رفتن ادامه داد. در کاروان همه از او پیروی کردند حتی سعدبن ابی وقاص پیاده شد
وکنار آن حضرت راه افتاد ابن عباس که از امام حسن وامام حسین (ع) مسن تر بود
رکاب اسبانشان را میگرفت وبدین کار افتخار میکرد ومیگفت اینها اینها پسران رسول خدایند با این شأن و منزلت
تواضعش چنان بود که : روزی بر عده ای مستمند می گذشت آنها پاره های نان را بر زمین نهاده و خود روی زمین نشسته
بودند و می خوردند، چون حسن بن علی را دیدند گفتند: امام حسن ع فورا از مرکب فرود امد وگفت خدا متکبرین را دوست ندارد
و با آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنها را به میهمانی خود دعوت کرد هم به آنان غذا داد وهم پوشاک...